ابتدا وقتی ایدهی شکلگیری این پرونده به ذهنم خطور کرد میخواستم سرمقالهی مفصلی بر آن بنویسم اما به تدریج هرچه در مقالاتی که برمیگزیدم بیشتر غور میکردم فهمیدم که هر سخنی بخواهم با شما در میان بگذارم بهنحو احسن در این مقالات گفته شده پس تصمیم گرفتم بهجای تصنیف نوشتهای احتمالا تکراری و بهدردنخور در باب موج نوی سینمای ژاپن چند کلمهای در مورد خود پرونده حرف بزنم. اینکه ضعفها و کمبودهای بسیاری در حوزهی ادبیات سینمایی ایران وجود دارد حرف تازهای نبوده و نیست اما اینکه بخواهیم به سیاق گذشته اقوال پیشینیان این راه را نشخوار و بازنشخوار کنیم، چنانکه در بازار مکارهی امروز و دیروز و شاید حتی فردا سکهی رایج است و بود و خواهد بود، نشان از خودِ واپسروی و ارتجاع است. امری که جوانان خطشکن سینمای ژاپن در طلیعهی دههی ۱۹۶۰، شاید که نه، حتما بیش از هرچیزی با آن سر عناد داشتند. بهجانآمدگانی از دست تحجر و بیدادگری که سودای واژگونی خدایان جعلی، و البته واقعی، را در سر داشتند. نسلی آرمانگرا و سازشناپذیر، سازشناپذیرتر از هر نسلی که پیش از آن آمده بود و شاید پس از آن خواهد آمد؛ نه به حرف که به کردار. یک کلام، خلاصه در زمانهی خود همچون پیشقراولانی در کرانههای جهان سینما بودند. بنابراین به هیچروی روا نیست که خوانندهی ایرانی از جریانی چنین جوشنده و سازنده بیخبر بماند. اینها دربارهی انگیزهی شکلگیری پرونده. اما به جز عنوانی که بر این مجموعه قرار دارد و موضوعی که نقطهی اشتراک پارههای آن است، نخ تسبیحی نامرئی نیز در قامت کلیدواژهی «سیاست» آنها را به هم پیوند داده. تو گویی اصلا چیزی به نام موج نوی سینمای ژاپن در واکنش به موقعیت یا موقعیتهایی سیاسی شکل گرفت. و ایمان دارم این اتفاقی نیست که وضعیت سیاست در ژاپن آن زمان شباهتهایی با وضعیت اکنون ما در ایران دارد؛ البته که نقطهی اشتراکمان در شرقیت را نباید هیچگاه از یاد برد. بنابراین ادعا میکنم که شما با چیزی فراتر از سینما روبهرو خواهید شد؛ در عین اینکه حساسیت به خرج دادم تا سینما در مطالب پرونده هرگز همچون امری حاشیهای جلوه نکرده باشد. بیش از این حاشیهرفتن را جایز نمیدانم و ترجیح میدهم خودتان بروید سر اصل مطلب و بیواسطه با موضوع رودررو شوید. امیدوارم که زحمات چندماههی من و همکارانم چیز قابلی از آب درآمده باشد. پیش از خاتمهی کلام لازم میبینم با معرفی دوستان همکارم ذیل این وجیزه از زحمات بیشائبهشان تشکر کنم. بدرود.
دبیر و ویراستار پرونده: بصیر علاقهبند.
مترجمان (بهترتیب حروف الفبا): فرزام امینصالحی، مهدی امیدواری، ایمان رهبر، تهمینه زاردشت، آری سرازش، یاسمن کاشف بهرامی.
و با تشکر از الیاس صنعتی، بهروز ریاضی، فریبا فیاضی و بالاخص دوست عزیزم سجاد موسوی بهخاطر حمایتهای بیدریغ و تلاشهایشان در راستای انجام امور فنی پرونده.
تکمله
۱- از آنجایی که مطالب پرونده دارای ترتیب معناداری هستند، پیشنهاد میدهم طبق چینش آنها پیش بروید. البته باید خاطرنشان سازم، محض تسهیل کار کسانی که علاقه ندارند مطابق این الگو پرونده را مطالعه نمایند معادل لاتین اسامی اعلام و شرح واژگان تخصصی در تمام مطالب، صرفنظر از تکرار آنها، ذیل پانویسها آمده است.
۲- (aka (Also Known As: این عبارت به معنای «بدین نام نیز شناخته میشود» برای ذکر اسم دوم یا سوم فیلمها بهکار رفته است.