فیلم پن: شراره شَهرت شو؛ نگاهی به فیلم تک‌شراره

شراره شَهرت شو؛ نگاهی به فیلم تک‌شراره

 

خبر کوتاه بود. کارگری خودش را به آتش کشید. خودش چهار لیتری بنزین را روی سرش خالی کرد، فندک آمریکایی‌اش را روشن کرد و همراه کتاب قانون‌اش مثل شراره‌ای در شهر دوید تا نفس‌اش تمام شد. خبر کوتاه بود. همیشه از این خبرها از گوشه و کنار شنیده می‌شود. کسی از ارتفاع سقوط کرد. دستان دیگری زیر ماشین سی‌ان‌سی له شد. مواد مذاب تن دیگری را جزغاله کرد. همیشه از این خبرها شنیده می‌شود اما این‌بار یک خودخواستگی باعث بروز حادثه شده است. یک نه به سیستم موجود و یک فریاد علیه بی‌عدالتی در دهه‌ی ۷۰ کره‌جنوبی که به بیان آمار یکی از بیشترین رشد‌های اقتصادی را به مدد بیگاری کشیدن از کارگرهای بی‌زبانش داشته است. رئیس‌جمهور، پارک چونگ-هی[۱] هر اعتراض مدنی را به شدت با قتل و اعدام سرکوب می‌کرده تا به هدف به ظاهر خیر‌خواهانه خود یعنی تولد کره‌ای مدرن برسد. پارک کوانگ-سو[۲] بیست سال پس از ماجرا به مدد تغییر رژیم به سمت دموکراسی و کمک مالی ۵۰۰۰ اسم به عنوان سرمایه‌گذاران اثر، تک‌شراره[۳] را می‌سازد. فیلمی که شاید به معنی واقعی کلمه بتوان لغت مردمی را به آن گره زد.

سپیده‌دم است. در انتهای قاب کارگری درشکه‌به‌دست کار شبانه‌اش را به پایان می‌برد و شاید کار روزانه‌اش را آغاز می‌کند. نویسنده – کیم یونگ-سو – در تاریکی قدم بر‌می‌دارد. از تاریکی بیرون بیا. به این همه پنهان شدن پایان بده. کره به یک شراره نیاز دارد در میان جمع. دیگر شمع تاریکی بودن اثر نمی‌کند. بیرون بیا از تاریکی. لباس مشکی‌ات را در بیاور و با زیرپیراهن سفیدت رئیس کارخانه لعنتی را از دخترک کارگر بی‌پناه دور کن. تو مأمن روح چان تائه-ایل هستی. تو حلقه‌ی زنجیری. بیرون بیا و چان تائه-ایل‌ها را به مبارزه فرابخوان. به گرفتن حق خویشتن. به گرفتن حق دیگری. بگذار جان از دست برود اما از تو به نیکی یاد شود. نگذار کارگر دیگری در نفهمی، سختی کار شبانه‌روزی را به جان بخرد. شراره شَهرت شو. برای آن‌که سواد دارد کتاب و برای آن‌که ندارد گچ و تخته بیاور. زمان مصالحه سر رسیده است.

چان تائه‌-ایل از کارگاه لباس‌دوزی اخراج شده و به کارگر کوه‌کن بدل شده است. زیر باران کنلگ بر سنگ می‌زند تا کمی خشم خود را التیام بخشد. برای خود گوری مهیا کرده و زیر باران در گور خوابیده است. نجات دهنده در گور خفته است؟[۴] از گور بیرون بیا. کسی برایت زار نمی‌زند. جنبش کارگری کره جنوبی دست به عصا، چشم به راهت است. وقت گریستن و نگریستن[۵] نیست. باید شراره شهرت شوی. بیرون بیا و نگذار این جنبش بدون قربانی خفه شود. بدن سوزانت را به نمایش بگذار. اصلا چه فرقی می‌کند؟ یک روز مذاب روی تنت ریخته شود یا خودت فندک را بزنی؟ سرنوشت شومت را تغییر بده. بیرون بیا و نگذار آتش این خشم خاموش شود. تو نماینده این شهری. تو انتخاب شدی که فدا شوی. نگران بعدش نباش. حتما عکاسی از روی کنجکاوی از جزغاله شدنت عکس برخواهد داشت تا به یاد آیندگان بماند که چان تائه-ایل که بود و چه کرد. حتما دانشجویی از تاریکی خود را بیرون خواهد کشاند و تنها داشته‌اش – زن و بچه در شکمش – را فدا خواهد کرد تا تو بمانی. تو تمام امید و آرزوی او برای آینده خواهی بود. تو مسیح کره هستی. از سوختن نترس. روزی شراره‌ات نقطه اتکا مردمی خواهد بود.

جنبش کارگری کره پنج سال پس از به آتش کشیده شدن چان تایه-ایل با تلاش‌های دانشجوی مبارز کیم یونگ-سو شعله مبارزاتش گسترده‌تر می‌شود و سرآغاز تغییراتی در قوانین و اجرای قوانین کره جنوبی می‌شود. مردمی پشت یک شراره جمع می‌شوند و چیزی را عوض می‌کنند. مردمی پشت یک فیلم‌ساز جمع می‌شوند و فیلمی از این شراره می‌سازند. دست به دست هم برای بیان نقطه روشن در تاریخ دیکتاتوری کره. فیلمی که از سرآغازان موج نوی کره‌جنوبی است. نقطه اتکای فیلم‌سازانی که این روزها به شهرتی جهانی دست پیدا کرده‌اند. باید پله‌پله به عقب بازگشت و ممنون تک شراره‌ها بود.

 

پی‌نوشت:

[۱] رئیس جمهور کره‌جنوبی از سال ۱۹۶۳ تا ۱۹۷۹٫ او همچنین معتقد بود که همه‌ی سرکوب‌هایش اقدامی ضروری برای مبارزه با کمونیسم است.

[۲] Park Kwang-su

[۳] (A Single Spark (1995

[۴] اشاره به شعر « ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد » از فروغ فرخزاد.

[۵] اشاره به شعر « نازنین » از سعید عقیقی در مجموعه شعر « از سر بی‌حواسی ».

 

تاریخ انتشار: شهریور ۱۱, ۱۳۹۸
لینک کوتاه:
https://filmpan.ir/?p=1967