فیلم پن: ملغمه‌ای از تمام سیاهی‌ها: آنتولوژیِ وحشت؛ نگاهی به فیلم پکیجِ ترس

ملغمه‌ای از تمام سیاهی‌ها: آنتولوژیِ وحشت؛ نگاهی به فیلم پکیجِ ترس

 

از حقله[۱]  ساخته هیدئو ناکاتا گرفته تا آخرین فیلم ترسناک[۲] ساخته جولیان ریچاردز، همواره مسئله‌ای در رابطه با مادیت و جنبه‌ی فیزیکی نوار کاست هست که وحشت را تداعی می‌کند. آیا چیزی به طور مبهم و نمادین در ارتباط با این حافظه‌های سیاهِ تابوت‌مانند وجود دارد؟ آیا ناخودآگاه آن‌ها را همچون محل‌هایی ایده‌آل برای جای گرفتن قصه‌ها و روایت‌پردازی‌های ترسناک نمی‌دانیم؟ شاید بتوان گزاره‌ی دیگری را مطرح کرد، اینکه آن‌ها همچون اشیاء تاریخی به ظاهر سرگرم‌کننده و بیرون‌آمده از دل فرهنگ پاپ هستند که برخلاف آنچه به نظر می‌رسد اضطراب و نگرانی‌ را پیرامون فناوری‌های رسانه‌ای تشدید می‌کنند. جفری اسکانس در کتاب خود با عنوان رسانه‌ی تسخیرشده: حضور الکترونیکی از تلگراف تا تلویزیون که در سال ۲۰۰۰ به چاپ رسید، به این نکته اشاره می‌کند که:

قصه‌های وابسته به رسانه‌های نادر و فراهنجار از اهمیت به‌سزایی برخوردارند … نه به عنوان مجموعه‌ای از خرافه‌هایی که توان‌شان را منبعی الکتریکی تامین می‌کند و دارای جلوه‌هایی بدون بُعد و زمان هستند، بلکه همچون زبانی نفوذپذیر برای بیان روابط اجتماعی در حال تغییر و تبدیل به زنجیره‌ای تکنولوژیکی در گذر زمان.

مطمئنا در مواجهه با فیلمی همچون پکیج ترس[۳] و گلچینِ کمدی-وحشت به نمایش درآمده در آن که خود‌بازتابندگی‌اش آن را ورای الزامات ژانر قرار می‌دهد، این احتمال وجود دارد که چنین اندیشه‌هایی به حاشیه رانده شوند. شاید هم اینگونه نباشد؛ تاکید اسکانس بر تاریخ و تکنولوژی خود در مرکزیت این پکیج‌فیلم قرار می‌گیرد، که به طور سرخوشانه‌ای در پی زیبایی‌شناسیِ متعلق به گذشته است و با عشقی واقعی و شیوه‌ای  بازیگوشانه دست به تجربه با کدها و قراردادهای ژانر وحشت می‌زند. هر چند به لحاظ ساختاری از فیلم واکنش رادیکالی در قالب آنتولوژی سر نمی‌زند، با این حال پکیج ترس چه در قالب کلی اثر و چه از نقطه نظر فیلم‌های مستقلی که از آن‌ها تشکیل شده است به حساسیت‌های کمدی-وحشت غالب خود نزدیک می‌شود و از این لحاظ از خوشی و لذتی شیطنت‌آمیز بهره می‌برد.

در نگاهی سطحی، پکیج ترس، مطمئنا از اصالتی ویژه برخوردار نیست، اما این امر از بسیاری جهات موضوع اصلی است. طعنه و هجویه‌ی فراگیر فیلم که خود را نشانه می‌گیرد، به شکلی خونین و در عین حال صمیمانه عرضه می‌شود چرا که فیلم‌سازانی که در این پروژه شرکت داشته‌اند هم خودشان و هم مخاطبانشان (به عبارتی تمام دوست‌داران ژانر وحشت) را وادار به نظر انداختن درون سالن آینه‌ها با مجموعه‌ای گمراه‌کننده از المان‌های ژانر می‌کنند و در این مسیر از هر نوع نشانه‌ی مضحک و در عین حال جذابی استفاده می‌کنند. بیشتر بخش‌های کوتاهی که پکیج ترس را تشکیل می‌دهند از یک ویدئو کلوب تخصصی فیلم‌های ژانر وحشت به نام “امپراطوری وحشت راد چَد” راه خود را به درون فیلم می‌یابند و از خلال نوارهای ویدئویی که در داخل خود فروشگاه به چشم می‌خورند، به نمایش در می‌آیند. با ایده “تماشای دورهمیِ ویدئو کاست” از قبل آشنایی داریم که نزدیک‌ترین آن برای طرفداران فیلم کالت اپیزود نوار شماره ۵۶ به کارگردانی آدام وینگارد در فیلم وی اچ اس[۴] است که سایر بخش‌ها حول آن شکل می‌گیرد؛ در این اپیزود گروهی سارق در خانه‌ای که برای دزدی از آن پول دریافت کرده‌اند، نوارهای مرموز و رعب‌انگیز را تماشا می‌کنند. اما همانطور که هر شخص خوره‌ی فیلم‌های وحشت به شما گوشزد خواهد کرد، این خود الگویی است که استنلی اِی لانگ[۵] در فیلم خود با نام  Screamtime که آن هم آنتولوژی است، به کار گرفته است. در فیلم لانگ دو آدم ولگرد نوارهای فیلم را از فروشگاهی می‌دزدند و دوباره همان قصه‌ی نوارهای بادآورده‌ی غیرقانونی پرچم‌دار خرده‌روایت‌هایی می‌شود که فیلم را در قالب کلی خود شکل می‌دهند.

در آنتولوژی‌های وحشت، علی‌رغم استحکام ساختاری بارزشان، چیز بدیعی به چشم نمی‌خورد و لحن منسجمی وجود ندارد. می‌توان از فیلم با نشاط و کمیک‌مانند جرج رومرو به نام Creepshow  مثال زد و به فیلم‌های اندیشمندانه‌تری نظیر کوایدنِ  ماساکی کوبایاشی و ارواح مرده ، ساخته مشترک فلینی، روژه وادیم و لوئی مال رسید و در این مسیر رو به عقب به فیلم‌های قصه‌های اسرارآمیز[۶]  ساخته ریچارد اسوالد[۷] و نیمه شب[۸]  محصول استودیوی الینگ[۹]، پل زد. مورد آخر توجه‌ها را به سمت فیلم‌آنتولوژی در فیلم‌سازی بریتانیایی معطوف کرد که محصولات استودیوی آمیکوس با فیلم‌هایی نظیر خانه وحشت دکتر ترور [۱۰]، Torture Garden  و قصه‌هایی از سردابه[۱۱] همگی به کارگردانی فردی فرانسیس[۱۲]، نمونه بارز این جریان هستند. زمینه‌های تاریخی و فرهنگی در آنتولوژی‌های وحشت وجود دارند، از ماریو باوا و فیلم یکشنبه سیاه گرفته تا  be Devil  به کارگردانی تریسی مافِت[۱۳]؛ از تریلوژی ترس[۱۴]  ساخته دَن کورتیس[۱۵]، با بازی کارن بلک، تا ویترین بلاک‌باستر-علمی‌تخیلی-وحشتِ منطقه گرگ و میش: فیلم[۱۶]، ساخته مشترک جان لندیس، جو دانته، جرج میلر و استیون اسپیلبرگ.

 

قصه‌هایی از سردابه (فردی فرانسیس)

 

آنتولوژی‌های وحشت همچنین فضایی را ایجاد می‌کنند تا چهره‌های جدید، به خصوص در میان زنان بتوانند با سبک منحصربه فرد خود بر این گونه تاثیر بگذارند، باید از فیلم‌های Prank  (ساخته دنیل هریس، هدر لانجکمپ و ادی کارنل)، ایکس ایکس (ساخته جووانکا ووکوویچ، آنی کلارک، رکسانا بنجامین و کارین کوزاما)، نجواهای تاریک[۱۷]  (ساخته آنجی بلک، براینی کید، ایزابل پپارد، جنی هویت، جاب کلرک، کیتلین تینکر، کاترین ایراواتی، لوسی گولدتورپ، مادلین پوردی، ماریون پیلاوسکی و مگان ریاکوس) همگی با کارگردانانی زن و فضا و لحنی زنانه نام برد؛ یا فیلم‌هایی محصول خلاقیت کارگردانان سیاهپوست نظیر Tales from the Hood  ساخته راستی کاندیف[۱۸] و کارگردانی مشترک کاندیف و دارین اسکات[۱۹] در ساخت دنباله آن در سال ۲۰۰۸ را مثال زد.

این طرح و نقشه اولیه از شالوده آنتولوژیِ وحشت که در بالا به طور اجمالی به آن نگاهی انداختیم، به کمک‌مان می‌آید تا محل دقیق پکیج ترس را در قفسه‌های ویدئو کلوپ و جایگاه آن را در تاریخ ژانر مشخص کنیم. با تقلید ستایشگرانه و نوستالژیک از نمادها، کلیشه‌ها و زیبایی‌شناسیِ سال‌های دور ژانر، پکیج ترس خود را به گذشته نزدیک می‌کند و در عین حال با روحیه‌ای طنازانه و استفاده از هجو در پرداخت کدها و قراردادهای ژانر، همزمان فاصله خود را از این گذشته حفظ می‌کند. نحوه پرداخت داستان راد چَد (جرمی کینگ)، صاحب خودرای و تنهای یک ویدئو کلوب و استفاده از شگرد قاب‌بندی در پرداخت تلاش‌های او برای آموزش کارمند جدیدش، هوآن (هوآن ترن)، نه تنها نحوه اداره کردن آن ویدئو کلوب، بلکه سازوکار خود ژانر را نشان می‌دهد. بر این اساس هر کدام از اپیزودها پیچش غافلگیرکننده و در عین حال بامزه‌ای را در نشانه‌های آشنای ژانر به نمایش می‌گذارد؛ از بخش‌های قابل توجه می‌توان به اپیزود  One Time in the Woods در سبک اسپلت‌استیک که کریس مک‌اینروی آن را کارگردانی کرده و اپیزود نوآسیگن به نام M.I.S.T.E.R با پیچشی غیرمنتظره‌‌ در داستان‌ آشنای انجمن‌ برادری و خبیث گرگینه‌ها، اشاره کرد. همینطور بازنگری در داستان تسخیر و استحاله توسط شیطان در اپیزود Girls’ Night Out of Body که خواهران اندوهار آن را به شکلی خیال‌انگیز به تصویر در آورده‌اند، و نیز اپیزود بامزه  So Much to Do با موضوع اسپویل شدن داستان یک فیلم در جایی که این قضیه حکم مرگ و زندگی را پیدا می‌کند، از موارد قابل توجه‌اند. همچنین می‌توان المان‌های پست‌مدرنیستی را با پرداختی مفرح و بازیگوشانه در فیلم ردیابی کرد؛ حتی داستان چَد که روایت اصلی است و سایر بخش‌ها در ارتباط با آن شکل می‌گیرند خود در دل روایت Cold Open قرار می‌گیرد،  که در آن چهره‌ی تیپیکال جان مایکل سیمپسون به عنوان بازیگر خُرد فیلم‌های وحشت، در اینجا در نقش اصلی و در موقعیتی بغرنج به نمایش در می‌آید.

اگر در رویکرد کلی فیلم به هر دلیلی این بازی با قواعد ژانر را از دست دادید، حضور افتخاری بازیگر مشهور فیلم‌های ترسناک، پایانی بر این بازیگوشی‌هاست. با این وجود آنچه در قالب سرگرمی‌ای بی قاعده و پر هرج و مرج بر صفحه به نمایش در می‌آید حاوی جنبه‌هایی مهم و جدی است که بیرون از قاب و خارج از دید باقی می‌مانند. کلمه پکیج یا بسته در عنوان‌ فیلم کنجکاوی‌برانگیز است؛ از یک سو بر آگاهی فیلم از اینکه خود را به عنوان محصولی تجاری با تمام الزامات‌اش به حساب می‌آورد، صحه می‌گذارد، و از سویی دیگر این اصطلاح دارای جنبه دیگری است که مفهوم کلکسیون را در بر می‌گیرد. این موضوع در ژانر وحشت، موضوع قابل توجهی است، ژانری که با تنوع گسترده‌اش محلی است برای چندصدایی و پرداخت ایده‌ها و حضور چهره‌های گوناگون (حضور خواهران اندوهار در اولین تجربه‌شان که در کنار امیلی هاگینز کارکشته جزء کارگردانان زن فیلم هستند، و همینطور حضور بارون وان، کمدین سیاه‌پوست، در اولین تجربه فیلم‌سازی‌اش). شاید از این منظر این محتوای خونین، شلخته، دیوانه‌وار و مفرح چیزی بیشتر از صرفا یک بسته، که هدیه‌ای ارزشمند باشد.

 

پی‌نوشت:

[۱] (Ringu (۱۹۹۸

[۲] (The Last Horror Movie (۲۰۰۳

[۳] (Scare Package (2019

[۴] V/H/S

[۵] Stanley A. Long

[۶] (Uncanny Tales (۱۹۱۹

[۷] Richard Oswald

[۸] (Dead of Night (1945

[۹] Ealing Studio

[۱۰] (Dr. Terror’s House of Horrors (1965

[۱۱] (Tales from the Crypt (1972

[۱۲] Freddie Francis

[۱۳] Tracey Moffatt

[۱۴] (Trilogy of Terror (1975

[۱۵] Dan Curtis

[۱۶] (Twilight Zone: The Movie (۱۹۸۳

[۱۷] (Dark Whispers (2019

[۱۸] Rusty Cundieff

[۱۹] Darin Scott