فیلم پن: وسترن با طعم خوش اسپاگتی؛ نگاهی به فیلم رفقا

وسترن با طعم خوش اسپاگتی؛ نگاهی به فیلم رفقا

 

در حوالی سال‌های ۱۹۱۰ در مکزیک، یک فروشنده اسلحه اهل سوئد (با بازی فرانکو نرو) و یک شورشی آسمان­‌جل به نام واسکو (با نقش‌­آفرینی توماس میلیان) با یکدیگر ملاقات می‌­کنند. مرد سوئدی به شهر سان برناردینو آمده تا اسلحه‌های خود را به رهبر شورشیان، ژنرال مانگ (با بازی خوزه بودالو) که اکنون کنترل شهر را در دست گرفته است، بفروشد. از طرفی ثروت کلان شهر در گاوصندوقی در خزانه‌­ی بانک محبوس شده است و فقط پروفسور سانتوس (با بازی فرناندو ری)، رمز آن را می‌­داند. اما او در آمریکا زندانی شده است. مرد سوئدی و واسکو، با تحریک ژنرال مانگ با همدیگر همدست می‌­شوند تا سانتوس را آزاد کنند تا بدین طریق پول‌های گاوصندوق را به غارت ببرند. در این بین مرد سوئدی با یکی از دشمنان قدیمی‌­اش به نام جان (با بازی جک پالانس) که دل خوشی از او ندارد، برخورد می‌کند. جان شخصیتی شرور با یک دست چوبی که تنها مونس و همدمش یک عقاب دست‌آموز است که از آن برای ردیابی و شناسایی افراد استفاده می‌­کند. کینه‌­ای که جان از مرد سوئدی دارد، آن دو را پس سال‌ها مجدد در روبه‌روی هم قرار می‌­دهد، علاوه بر اینکه جان، پرفسور سانتوس را نیز به اسارت گرفته است. مرد سوئدی معروف به پنگوئن و واسکو در بین راه با سربازان دولت فدرال و مخالفین ژنرال مانگ روبه‌رو می‌شوند. با زیر سوال بردن مشروعیت حکومت مانگ، انگیزه‌­های آن‌ها به تدریج تغییر می‌کند و … .

رفقا[۱] (با نام دیگر “بزن بریم بکشیم رفیق”) یکی از بهترین ساخته‌های سرجو کوربوچی است که در عین حال جالب، خشن، سرگرم‌کننده و هم نمادین است. کلمه «رفقا» برگرفته از کلمه لاتین عامیانه «کمپانا» و کلمه اسپانیایی «کمپانروس» است که به رفقا ترجمه شده است؛ این عبارت، عنوان مناسبی برای این فیلم در‌ مورد دوستی و اتحاد است. برخی از مهم‌ترین نقاط قوت فیلم‌های وسترن، این است که در آن‌ها اغلب داستان‌هایی از دوستی، وفاداری، و اتحاد موج می‌­زند. خصوصا فیلم‌های وسترن اسپاگتی که در اغلب موارد با چاشنی شجاعت و قهرمان و حتی ضد قهرمان همراه است. فیلم رفقا زیر‌گونه‌­ی ژانر وسترن اسپاگتی یعنی گونه‌­ی وسترن زاپاتا است. وسترن زاپاتا، به مجموعه‌­ای از فیلم‌های وسترن اطلاق می‌­شود که حوادث آن طی انقلاب مکزیک (۱۹۱۰-۱۹۲۰) رخ می‌دهد، که از سیاست‌های خود به عنوان تمثالی برای موقعیت سیاسی کنونی در ایتالیا استفاده می‌کند. وسترن اسپاگتی را می‌­توان اغلب به عنوان ژانری چندبعدی در نظر گرفت که کمدی در آن نقش پررنگی دارد؛ مانند آثاری موسوم به کمدی های ترینتی[۲] (با بازی ترانس هیل) که در آن‌ها کارهای احمقانه و شوخ‌­طبعی­‌های آشکار به وفور دیده می‌­شود. و از طرفی وسترن اسپاگتی‌هایی با طعم کمدی‌های ساده. از این حیث می‌­توان فیلم رفقا را یک وسترن زاپاتای فرح­بخش در نظر گرفت که حتی آن را قابل قیاس با فیلم خوب، بد، زشت ساخته‌­ی سرجو لئونه می‌­کند.

به سختی می­‌توان در میان آثار کوربوچی، فیلمی بد را شناسایی کرد؛ همانطور که عنوان شد رفقا یک وسترن زاپاتا است که با حوادث انقلاب مکزیک در ارتباط است. همچنین شایان ذکر است که این فیلم به نوعی بازسازی فیلم مزدور[۳] از ساخته‌­های خود کوربوچی است. شاید یکی از نقاط ضعف فیلم را بتوان شباهت زیاد آن با فیلم مزدور دانست؛ فیلمی که کوربوچی دو سال پیش از رفقا آن را کارگردانی کرد. دو فیلم کوربوچی در بسیاری از جهات شباهت‌­های زیادی با هم دارند؛ شاید موفقیت کوربوچی در ساخت فیلم مزدور را بتوان یکی از دلایل ساخت رفقا توسط او عنوان کرد؛ یک وسترن زاپاتا که فرانکو نرو و جک پالانس، هنرپیشه‌­های اصلی آن هستند. با این تفاوت که توماس میلیان نیز در این فیلم بازی می‌کند. این نکته نیز قابل ذکر است که تنها دفعه‌ای است که در فیلم وسترن ایتالیایی، نرو و میلیان با همدیگر هم­‌بازی می‌­شوند. به عبارت دیگر بازیگران تقریبا همان نقش‌ها را ایفا می‌­کنند و فیلم در راستای همان اهداف سیاسی قدم برمی‌­دارد. داستانی آرمانی در ‌مورد انقلاب و شورش که می‌­توان آن را تحت‌تاثیر داستان چه‌­گوارا دانست، فردی که کوربوچی نیز بسیار از او تاثیر پذیرفته است.

فیلم در عین حال که پیام سیاسی خود را منتقل می‌­کند، اثری ساده نیز به شمار می‌­آید؛ در پاره­‌ای اوقات از کمدی بهره می‌­برد و در عین حال جدی و گه‌گاه خشونت‌آمیز است. صحنه‌­های اکشن و تیراندازی آن مانند اغلب آثار کوربوچی دیدنی و چشم­‌نواز درآمده است. فرانکو نرو با آن جذابیت عجیب و غریب مردانه‌­اش که در اکثر نماهای فیلم (به خصوص در کلوزآپ‌­ها) صحنه را از آن خود کرده است، در سکانس‌­های اکشن فیلم بی­‌نظیر است. ترکیب نرو و میلیان یکی از نقاط عطف رفقا محسوب می­‌شود که در کنار فرناندو ری (در نقش پرفسور سانتوس) مثلثی جذاب را پدید آورده‌­اند. فیلم رفقا دو تن از مشهور‌ترین ستارگان گونه‌­ی وسترن اسپاگتی را به کار گرفته است: فرانکو نرو ایتالیایی و توماس میلیان دانش‌آموخته مدرسه بازیگری. این دو بازیگر را می‌­توان هم­ ردیف با همتایان آمریکایی آن‌ها، یعنی کلینت ایستوود و چارلز برانسون دانست که بیشتر از هر ستاره‌­ای حق آب و گل در ژانر وسترن اسپاگتی دارند. شیمی این دو بازیگر و  طنز فوق‌العاده‌­ای که در سکانس‌­های کمدی وجود دارد، ناشی از مهارت آن‌ها در امر بازیگری است. در این میان نمی‌­توان از جک پالانس سخنی به میان نیاورد؛ بازیگری که همیشه در فیلم‌های اروپایی درخشیده است، از شین[۴] (جرج استیونیس) و تحقیر[۵] (ژان لوک گدار) گرفته تا حقه‌­بازان شهر[۶] که به خاطر آن برنده‌­ی جایزه­‌ی اسکار شد. بازی جک پالانس و رابطه­‌ی صمیمانه‌­ی او با پرنده‌­ی دست­‌آموزش، یکی از نقش‌­های فراموش­‌نشدنی او را در تاریخ سینما رقم زده است. تاثیرگذاری فیلم رفقا بر سینمای هند نیز از نکات جالب توجه است؛ رفقا را می‌­توان یکی از منابع الهام فیلم شعله (۱۹۷۵) ساخته‌‍­ی رامش سیپی در نظر گرفت. همچنین رابطه‌­ی جان و پرنده‌­ی دست­‌آموزش در فیلم قدرت و ایمان[۷] الهام‌­بخش کاراکتر جوآلا سینگ(با بازی پران[۸]) شد.

مانند بسیاری از آثار برتر کوربوچی، فیلم‌نامه­‌ی رفقا نیز توسط خود او نوشته شد و  می­‌توان فیلم را  یکی از صریح‌­ترین آثار چپ‌­گرای فیلم‌ساز دانست که تا حد بسیاری نمادین است. رفقا شبیه بیشتر فیلم‌های سیاسی وسترن ایتالیایی، در ‌مورد اختلاف میان گروه‌های مختلف شورشیان در طی انقلاب مکزیک است. اما خوشبختانه، کوربوچی اجازه نداده است که فیلم در دام نماد‌گرایی بیفتد و سیاست‌زده شود؛ هر آنچه که از یک وسترن اسپاگتی انتظار می‌رود در فیلم رفقا حضوری چشمگیر دارد؛ نماهای نزدیک از چهره‌های جذاب، لانگ­‌شات­‌هایی که جز لاینفک یک فیلم وسترن محسوب می­‌شوند، شوخی‌های کلامی که همیشه در فیلم‌های کوربوچی و اساسا در وسترن اسپاگتی کمدی­‌ساز هستند، دوئل و صحنه‌های تیراندازی و حتی عشق که این بار واسکو و لولا (با بازی آیریس باربن[۹]) دچار آن هستند.

کوربوچی را باید یکی از اساتید به نام وسترن اسپاگتی بعد از سرجو لئونه بنامیم که سبک مخصوص به خود را دارد؛ او نویسنده­‌ای چیره‌­دست نیز به شمار می‌­آید که برخی از مهم­‌ترین سکانس‌­های وسترن تاریخ سینما را به یاد ماندنی کرده است. (به عنوان مثال سکانس نجات دادن مرد سوئدی معروف به پنگوئن توسط واسکو در حالی‌که طنابی به دور گردنش آویخته شده است). کوربوچی در این فیلم با یکی از مشهورترین فیلم‌برداران اسپانیایی یعنی الخاندرو اولوآ[۱۰] کار کرده است که با به تصویر کشیدن مکان­‌های زیبای اسپانیا و صحنه‌­های اکشن، تسلط خودش را  بر مدیوم تصویر به خوبی نشان داده است.

انیو موریکونه با ساختن موسیقی متن فیلم کوربوچی، بار دیگر شاهکاری را به تاریخ موسیقی متن فیلم تقدیم کرده است؛ فیلم در ابتدا با موسیقی کوبنده‌­ی موریکونه آغاز می­‌شود و دیری نمی‌­پاید که مخاطب را مسخ می‌­کند. بی‌دلیل نیست که سرجو لئونه از موریکونه به عنوان فیلم‌نامه‌­نویس آثار خود یاد کرده است. آهنگسازی که تاریخ سینما به او مدیون است.

 

پی‌نوشت:

[۱] (Compañeros (1970

[۲] Trinity comedies

[۳] (The Mercenary (1968

[۴] Shane

[۵] Contempt

[۶] City Slickers

[۷] (dharam veer (1977

[۸] Pran Sikand

[۹] Iris Berben

[۱۰] Alejandro Ulloa

 

تاریخ انتشار: اردیبهشت ۳۰, ۱۴۰۲
لینک کوتاه:
https://filmpan.ir/?p=5357