فیلم پن: ورای هم‌آغوشی؛ نگاهی به فیلم نزدیک

ورای هم‌آغوشی؛ نگاهی به فیلم نزدیک

 

عصر مدرن ما را چگونه تربیت کرده است که روابط انسانی‌مان در اوج اضمحلال قرار گرفته و ماهیت هر­ گونه روابط را از اصل خود خارج ساخته و ماهیتی دروغین را در ذهن‌مان نهادینه کرده است؟ چرا باید یک دوستی پاک، ساده و صمیمی دو نوجوان در ذهن ما به رابطه‌­ای ورای یک دوستی نقش ببندد. انگار ناخودآگاه جمعی‌­مان به انحراف کشیده شده و مدرنیته، منطق سرمایه‌دارانه و پروپاگاندا الگو­های دیگری را به ما القا کرده است.

لوکاس دونت، فیلم‌ساز بلژیکی در سال ۲۰۱۸ برای اولین فیلم خود، دختر[۱]، که روایت یک دختر تراجنسیتی جوان که در­ حال تست دادن برای مدرسه باله است، برنده دوربین طلایی و نخل دگرباش کن شد. در درام جدید لوکاس دونت، نزدیک[۲]، خبری از افراد تراجنسیتی و روابط همجنس‌گرایانه نیست که اتفاقا همین مساله فیلم را از کلیشه دور ساخته است. اینجا دوستی نوجوانان، ماهیت تحریف شده‌ی دوستی در عصر سرمایه، مصرف و نقش کلمات و تاثیرگذاری‌­شان در انسان‌ها مطرح است. نزدیک، مرثیه‌­ای سوزناک در باب فصل نوجوانی، حکایتی گزنده از جوانه‌­هایی که قبل از اینکه نور زندگی بر آن‌ها بتابد، قربانی لگدمال شدن پای انسان­‌ها و منطق پوچ جهان مدرن می‌­شوند. امر دوستی و روابط در کودکی و نوجوانی در اوج پاکی و معصومیت شکل می­‌گیرد و خالصانه ادا می‌­شود. بدون هیچ‌گونه چشم‌داشتی، چه‌بسا امروزه انسان‌­ها اغلب یکدیگر را به مثابه‌ی کالا و با دید مصرفی می­‌نگرند و پس از مصرفِ رابطه‌­شان آن را دور می‌­اندازند، اما باز هم در دوره‌ی نوجوانی به‌دلیل معصومیت افراد، روابط دارای قداستی انسانی و زیبایی‌­شناختی است.

داستان فیلم بر محوریت دوستی بسیار صمیمی دو نوجوان با نام‌های لئو (ادن دامبرین) و رمی (گوستاو د وائله) است. فیلم با بازی کردن و تفریح این دو در روزهای پایانی تابستان، پیش از شروع مدرسه آغاز می‌­شود. همان دقایق اول فیلم، شور و صمیمیت ناگسستنی دو دوست را به ما نشان می‌­دهد که هر لحظه بارقه‌­های بیشتری از آن می‌­بینیم. این صمیمیت به اندازه‌­ای است که حتی خانواده‌­هایشان نسبت به دو نوجوان نقشی جایگزین ایفا می‌­کنند و هر کدام در خانه‌ی دیگری همان احساس صمیمیت و امنیتی که در خانه‌ی خودش می‌­کند را دارد. روزهای آخر تابستان تمام می‌­شود و رمی و لئو به مدرسه می‌­روند. همه چیز تا به اینجا در اوج آرامش و زیبایی است، صمیمیت زیاد رمی و لئو در ذهن همکلاسی‌­هایشان طوری دیگر قلمداد می‌­شود و فکر می‌­کنند ارتباط این دو فراتر از دوستی است. در صحنه‌­ای یکی از دختر­ها از لئو می‌­پرسد:

-شما دوتا با همدیگه رابطه دارید؟ (در این لحظه دوربین فورا به سمت لئو کات می­‌خورد و چهره‌ی متعجب او را می­‌بینیم)

لئو تکذیب می­‌کند و می‌­گوید:

-نه ما باهم نیستیم.

دختران آن سمت میز می­‌خندند. لئو می‌­پرسد:

-چرا همچین سوالی پرسیدی؟

دختر جواب می‌­دهد:

-چون می­‌بینمش.

لئو هم می‌­گوید:

-چی رو دیدی؟ اینکه دستای همو می­‌گیریم و همو بغل می­‌کنیم؟ خب منم می‌­تونم همینو راجع به شما بگم چون شما هم همین کار رو می­‌کنید.

دختران اما همچنان اصرار می‌­ورزند که نزدیکی آن‌ها از نوع دیگری است. در همین سکانس به ظاهر ساده اولین و محکم‌ترین نقطه عطف فیلم رخ می‌­دهد. پس از این صحبت‌­ها، لئو تحت تاثیر قرار گرفته و بدون اینکه به رمی بگوید، تصمیم می‌­گیرد ارتباط و صمیمیتش را با او بکاهد، که کشمکش داستان اینجا کم‌­کم شکل می‌­گیرد. تا قبل از شروع مدرسه، دوستی و نزدیکی آن‌ها در پلان‌هایی ساده تصویر می‌­شود که از قلمرو زبان مجزاست و ما در ژست‌هایی مختلف، به‌واسطه نگاه‌­ها و زبان بدن به این نزدیکی واقف می­‌شویم؛ مثلا در صحنه‌­ای که رمی برای اجرایش با اُبوا تمرین می‌­کند، وجد و لذت را در چشمان لئو مشاهده می‌­کنیم. لذتی ناشی از اینکه ساز زدن و استعداد رمی برای لئو لذت‌بخش است. اما با شروع مدرسه، این دو وارد اجتماع می‌­شوند، اجتماعی که در قلمرو زبان قرار می‌­گیرد و به همان سادگیِ فضای اتاق‌شان نیست. این دو نوجوان قربانی جامعه هستند، قربانی عناصری که خودشان هیچ دخالتی در آن نداشته‌­اند، اجتماعی که برساخته‌ی قراردادها و ناخودآگاه فرهنگی‌­ای دیکته شده است. یکی از این عناصر کلمات است، کلماتی که اغلب فراتر از یک کنش عملی بر ناخودآگاه تاثیر می‌­گذارند. روند تاثیرگذاری کلمات در اینجا این‌گونه است که، پس از سخنان دختر، لئو تصمیم می­‌گیرد صمیمیتش را با رمی بکاهد، و سپس رمی رنجور و آزرده می‌­شود. گاهی ما در موقعیتی بسیار ساده، کلماتی را به زبان می‌آوریم که فکر نشده و با تفنن بیان می­‌شوند که سرانجامِ تلخ و گران‌بهایی دارد. در این بین، ما هیچ‌کدام از این افراد را نمی‌­توانیم محکوم کنیم، حتی آن دختری که به لئو می‌­گوید:«شما دوتا باهم رابطه دارید؟». زیرا عوامل زیادی در این لحظه‌ی کوتاه که این دختر نوجوان این جملات را به زبان می‌­آورد دخیل بوده است. مدرنیته و زندگی در بطن سرمایه‌­داری، در طول زمان ما را از خود بیگانه کرده و در مجموعه‌­ای از شرایط غوطه‌­ور ساخته است که محال است بر نحوه‌ی تفکر و احساس ما اثر نگذاشته باشد. انسان مدرن هنوز درک نکرده­ که منطق سرمایه چه فیگورهایی می‌­آفریند، و ترغیب‌مان می‌کند چطور زندگی کنیم.

همان‌طور که در بالا ذکر شد این دو نوجوان قربانی جامعه هستند. نوجوانان به برچسب‌هایی که جامعه بر آن‌ها می‌­زند، واکنش بیشتری نشان می­‌دهند تا بزرگسالان. به باور من فیلم لوکاس دونت را می‌­توان اثری اعتراضی دانست؛ اثری که اعتراضش را بر جامعه‌ ایراد می‌­کند و انسان، روابط و جوامع مدرن را در بوته‌ی نقد قرار می‌­دهد. دونت، مخاطب خود را به عنوان مصداقی از انسان مدرن نقد می­‌کند. تا قبل از صحنه‌­ای که دختر از لئو آن سوال را می‌­پرسد، مخاطب نیز این فکر به ذهنش می‌­آید که با یک فیلم همجنس‌گرایانه روبه‌­رو است، اما در خلال این مکالمه مخاطب به خودش می‌­آید که کاملا برخلاف این است. کارگردان میان کاراکتر دختر و مخاطب تمایزی قائل نمی‌­شود و برخوردی دوجانبه شکل می‌­گیرد؛ کاراکتر به مثابه‌ی مخاطب درمی‌­آید و بالعکس. اینجاست که مخاطب به فکر فرو می‌­رود و نمی‌تواند کاراکتر دختر را مورد نقد قرار دهد، چون خودش نیز یکسان فکر کرده است. فیلم کارکردی دوگانه دارد، به صورتی که به‌طور معمول در سال­‌های اخیر، رسانه، به‌خصوص سینما، تصاویر متعددی از روابط همجنس‌گرایانه ارائه داده است و انسان امروزی میان انبوه این تصاویر و کارکرد آن، ناخودآگاه فرهنگی‌­اش سمت‌وسویی دیگر پیدا کرده است. اما لوکاس دونت این تصویر را در ناخودآگاه مخاطب درهم می‌­شکند؛ ابتدا تصاویری را به نمایش می‌­گذارد که شامل الگو و موتیف‌­های فیلم‌­های همجنس‌گرایانه است، اما در صحنه طلایی فیلم این پیش‌فرض را می‌­شکند، مخاطب را به چالش می‌­کشد و اشاره می­‌کند که هر هم‌آغوشی و صمیمیتی در ارتباط و دوستی، به معنای رابطه‌­ای ورای دوستی نیست. این هژمونی فرهنگی طوری به ما القا کرده که برای دوستی حد و مرز بگذاریم. مثلا اگر دو نفر یکدیگر را بغل کردند، از نظر ما رابطه‌ی آن‌ها از دوستی تجاوز کرده و مصداق دیگری برای رابطه­‌شان در نظر می‌­گیریم. بنابراین لوکاس دونت با به چالش کشیدن مخاطب، انسان و جامعه مدرن را به نقد می‌­کشد.

 

پی‌نوشت:

[۱] Girl

[۲] (Close (2022

تاریخ انتشار: مهر ۵, ۱۴۰۲
لینک کوتاه:
https://filmpan.ir/?p=5519